2010-06-06

بورانی سریش یا کیریش

آن قدیمها بهار که می شد ، پدر به عمه و عمو و دیگر همولایتی ها سفارش می کرد که سبزیجات و گیاهان خوشمزه بهاری را تهیه و با خود بیاورند. عمه قول می داد که هر وقت کردها آمدند از آنها سبزیجات را خریده و بیاورد. بهار کردها به کوه ودشت می رفتند و یک عالمه سبزی می چیدند و برای فروش به شهر می آوردند. قزه یاغی ، یاغلی جا ، یئملیک ، کهلیک اوتو ، بابانک ، چوبان کیبریتی ، داغ گشنیشی ، دونبالان ، گؤبه لک ، کنگر ، یارپیز ، بولاغ اوتو ، اوه لیک ، آغ پئنجر ، سریش و ...
سریش که ما به آن کیریش می گوییم ، شبیه تره معمولی است با ایت تفاوت که برگهای آن سفت تر و پهن تر از تره معمولی است. سریش را قبل از به گل نشستن می چیدند و به ماکو می آوردند. این سبزی را بعدها همراه با بقیه سبزیجات کوهستانی بین بساط سبزی فروشهای دستفروش راسته کوچه تبریز دیدم.
مادربزرگم بعد از پاک کردن سریش ، آن را خرد می کرد و داخل آب جوش می جوشاند تا برگها خوب بپزند. سپس سریش پخته شده را داخل آبکش می ریخت تا آبش کشیده شود. در این فاصله یک عدد پیاز درشت را داخل ماهی تابه در روغن سرخ می کرد . به اندازه ای که رنگش طلائی شود. بعد ماهی تابه را از روی اجاق برمی داشت و چند حبه سیر خردشده ، نمک ، زردچوبه و فلفل به آن اضافه می کرد. بعد سریش را داخل ماهی تابه می ریخت و ماهی تابه را روی اجاق می گذاشت تا آب اضافی باقیمانده سریش نیز بخار شود . مواد را خوب قاطی می کرد . آخر سر نیز چند دانه تخم مرغ داخل مواد می ریخت و خوب به هم می زد . بعد از پخته شدن تخم مرغ ، غذا را که به آن ،« کیریش بورانی سی » می گفتیم داخل سینی می کشید و وسط سفره می گذاشت. دور وتا دور سینی هم چند دانه تربچه قرمز کوچولو می چید.همراه این غذا یک کاسه ماست و سیر نیز آماده می کرد.
او غذاهایی را که با ماست و سیر خورده می شد ، روزهای پنج شنبه می پخت. چون بعد از ظهر پنج شنبه ها مدارس تعطیل بود. می گفت :« سیر بر صد درد بی درمان دواست. اما بعد از خوردنش به میان جمع رفتن مکروه است.»
روش پختن بورانی سریش یا کیریش مثل بورانی اسفناج است . دامغانی ها به بورانی اسفناج « نرگسی » می گویند.
بجز بورانی اسفناج و سریش ما بورانی های دیگری هم داریم مثل بورانی کدو سبز ، بورانی شنبلیله ، بورانی کنگر
با سبزیجاتی مثل اوه لیک و آق پئنجر و یاغلی جا و قزه یاغی ، غذاهای خوشمزه می پزیم که بعدها روش پخت شان را خواهم نوشت.

No comments: