2010-02-25

کاچی یا قویماق

کاچی یا قویماق را خیلی ها می شناسند. خیلی ها برای صبحانه خورده اند و خیلی ها با شنیدن کلمه کاچی به یاد زنی افتاده اند که نوزادی به دنیا آورده است. کاچی غذای زائوست. شیرینی تولد نوزاد و نقل و نبات سر سفره خانه زائوست. غذائی که هزینه زیادی ندارد . آرد و شکر و روغن و آب می خواهد. آن قدیمها با روغن حیوانی یا ساری یاغ می پختند. دوا و درمان که زیاد نبود . زائو کاچی می خورد و خوب می شد. می گفتند روغن حیوانی یا همان روغن زرد انرژی از دست رفته زن را تامین می کند. زائیدن شوخی نیست که جاندان جان آیریلیر ( از جان جانی تازه جدا می شود.) خوردن کاچی داغ و شیرین و خوشمزه بعنوان صبحانه آن هم با نان تازه ، لذت خاص خود را داشت. اما وقتی زائو را وادار می کردند که روغن روی کاچی را سر بکشد ، ماجرا خیلی غم انگیز می شود.آخر مادربزرگها و به طور کلی قدیمی ها که کار و فعالیتشان زیاد بود و چندین بچه پشت سر هم به دنیا آورده بودند، عقیده داشتند که این روغن زخم را التیام می بخشد و زائو را ده روزه مداوا می کند. آنها به راحتی می توانستد روغن را بخورند. تا انرژی از دست رفته بدنشان به نوعی تامین شود . بعضی ها هم به جای کره روغن زرد را بروی نانشان می مالیدند و با لذت تمام می خوردند. آنها با روغن غذاهای متنوعی درست می کردند و می خوردند. خیلی ها هنوز هم غذاهای روغنی را دوست دارند و درست می کنند و می خورند. مثل دورمه ش که داخل یک کاسه روغن حیوانی نان تازه خشک را خرد می کنند و پنیر رنده شده یا شور نیز اضافه کرده خوب هم می زنند و می خورند. یا کله جوش که با روغن و پیازداغ و نعناع و کشک درست می کنند و می خورند. کله جوش ماکو سبزی مخصوص صحرائی و گوشت قیمه شده و کشک و مخلفات دیگر می خواهد و پخت اش زحمت و کار زیاد می طلبد و بیشتر در زمستان و سالی یکی دو بار می پزند و فامیل دور هم جمع می شوند. این کله جوش با آش رشته و آش کشک تفاوت زیادی دارد. کله جوش ماکوئی یک وعده غذای کامل است. اما آش قاپی یا جا یولداش ( آش تا دم در دوست آدم است .) یعنی آش شکم را پر می کند اما آدمی را سیر نمی کند.
آن روز که به دیدن گل صنم رفتم از من با کاچی پذیرائی کرد. گفتم : این وقت عصر و کاچی؟ خیر باشد کسی زائیده؟
گفت : نه کسی نزائیده خودم دلم خواست بپزم. به کوری چشم مادرشوهر مردسالارم . یادت هست بچه ام که به دنیا آمد همین کاچی را ، همین آرد و روغن را مادرشوهر از من دریغ کرد ؟
گفتم : حالا که دستش از این دنیا کوتاه شده بر روحش فاتحه ای بخوان و بگذر. داری حرص و جوش سی پنج سال پیش را می خوری. آن زمان آداب و رسوم این چنین بود. حالا که غذائی به این خوشمزگی پخته ای نوش جانش کن. با طناب گذشته ها خودت را خفه نکن.
آلمانیها ضرب المثلی دارند که می گویند:
Die Zeit heilt alle Wunde.
مرور زمان زخمها را التیام می بخشد.
اما طرز پخت کاچی که فکر می کنم اکثر خانم های عزیز بلدند:
برای پختن کاچی کافی است که یک لیوان آرد و و یک لیوان شکر را با هم قاطی و سپس با دو لیوان آب ولرم خوب قاطی و یکنواخت کنید. بعد داخل روغن حیوانی یا کره ذوب شده ریخته و خوب به هم بزنید. و روی اجاق با شعله کم بگذارید که بجوشد. هر وقت دیدید روغن با جوش ملایم روی کاچی را گرفت آن وقت معلوم می شود که کاچی پخته و برای خوردن آماده است.
یک نوع دیگر کاچی هم این است که اول آرد را با روغن تفت می دهیم به طوری که آرد طلائی شود و نسوزد . بعد شکر و آب را اضافه کنیم و خوب قاطی می کنیم و می گذاریم زیر شعله ملایم بپزد و روغنش بالا بیاید.
نوع سوم کاچی هم ، کاچی ترکیه است که آن را با نشاسته و شکر و شیر می پزند . تفاوت کاچی ترکیه با فرنی در این است که داخل کاچی ترکیه به جان آرد برنج ، نشاسته می ریزند.
*

No comments: