2009-02-22

کارناوال

کارناوال در لغت نامه دهخدا به معنی کاروان شادی است. کاروانی که در ایام معینی در هر سال در کشورهای مختلف برای تفریح حرکت می دهند. این امر در ایران نیز به تقلید از اروپا معمول و سپس متروک شد. در کتاب « اطلاعات یک ربع قرن » آمده است که در 24 اسفند 1311 به مناسبت تولد رضا شاه پهلوی بر حسب تشویق سرلشکر آیرم شهربانی علاوه بر جشن و چراغانی ، مقدمات کارناوال فراهم گردید و مردم تهران هم در این جشن شرکت نمودند و حتی طلقه مختلف پول دادند و کمیسیونها تشکیل شد که مفدمات کارناوال را فراهم کنند ولی سال بعد این کار که جنبه تصنعی داشت موقوف گردید.کارناوال شادی آن سال از کارگاه خارج شهر وارد شد و در خیابانها به گردش درآمد در پیشاپیش هیکل چارلی چاپلین درست شده بود که مسخرگی می کرد. بعد از آن یک دسته با ماسک به اشکال مختلف در عرابه ها ساز می زدند و می رقصیدند. ساز و رقص های قفقازی ، سرنا و دهل ، ارکستر اروپائی ، ارکستر ایرانی و بعد عرابه های مختلف به صورت کشتی و بناهای تاریخی با اسب و اتومبیل حرکت می کرد. بارگاه سلاطین قدیم ، نمونه های لباس و زندگی قدیم ، خلاصه دنباله مفصلی پیدا کرده بود و موضوعی برای مردم پایتخت شده بود.
*دوشنبه Rosenmontag کارناوال شهر و دیار من در غربتستان است. فردا از ساعت دوازده ظهر اداره جات و مغازه ها تعطیل است و اتوبوسها و قطارها در سطح شهر رفت و آمد نخواهند کرد. اورزولا از من خواست که فردا را کنار هم باشیم و در این جشن شرکت کنیم و شیرینی بخوریم و بنوشیم و از این روز شاد لذت ببریم. اما من دوست دارم از طریق تلویزیون برنامه کارناوال را دنبال کنم. می گوید : به چشم دیدن از شنیدن بهتر است .اما من حال و هوای بیرون ماندن آن هم چند ساعت را ندارم. خوبی اورزولا اینجاست که پافشاری نمی کند.می گوید : این روز ما به پیشواز دوره روزه داری می رویم. چهل روز پیش از عید پاک از خوردن گوشت و پرخوری خودداری می کنیم. عید پاک روز به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح است.روز کارناوال ، کاروانهای مختلف از مردمی شاد به راه می افتد. این مردم با لباسها و ماسکهای مختلف و به صورت دسته جمعی با صفهائی مرتب و در مسیری مشخص حرکت می کنند.در این کارناوال آنچه که برایم جالب و تماشائی است : این مردم بیشتر وقتها در همین شادی و پایکوبی خود با لباسها و ماسکهای مختلف اعتراض خود را نسبت به حکام دیکتاتور کشورهای مختلف ، به نمایش می گذارند. آنها با همین شادی و شعف از سیاستمداران کشور خودشان نیز انتقاد می کنند. حرفشان را با شکلکهای صورتشان ، با نقاشیهای روی ارابه شان می زنند. پلیس همه جا هست و کارش برقراری امنیت شهروندان است.اتومبیل ، ارابه ، گاری ودیگر وسایل نقلیه این کاروانها پر از شیرینی جان و خوردنیهای مختلف است. وسیله نقلیه به آرامی حرکت می کند و سرنشینان آنها فرصت کافی برای توزیع خوردنی به تماشاگران دارند. سال گذشته از طبقه سوم خانه صالیحا بیرون را تماشا می کردم. مرد و زن جوانی دخترک کوچولویشان را آورده بودند . پلاستیکی هم دست دخترک بود. کاروانها بیشتر به طرفی که بچه ها بودند شیرینی می انداختند اما بزرگترهای گنده با آن هیکل بزرگشان خجالت نمی کشیدند و می پریدند و شکلاتها را در هوا می گرفتند. آخر سر پدر دخترکوچولو عصبانی شد. او هم که ماشالله از قد و قامت کم و کسری نداشت چترشان را باز کرد و به شکل وارونه گرفت و با دستش به حدی که توان داشت چتر را بالا برد. هر شیرینی و شکلاتی که به آن طرف پرتاب می شد در هوا می رقصید و داخل چتر دخترکوچولو که شبیه بشقاب گودی شده بود می افتاد و دخترک از خوشحالی جیغ می کشید و من از میان همهمه مردم صدای شادی اش را حس می کردم.دلتان شاد و کامتان شیرین
*
مطالب بیشتر در مورد کارناوال
در دویچه وله خواندم کارناوال در لغت به معنی بدرود ای تن ای گوشت ، است.
کارناوال فرهنگها در برلین
هیاهوی رنگها در کارناوال آلمان
کارناوال در رادیو زمانه ( موظف بودن مرد به همبستر شدن با زن پس از بريده شدن کراواتش ) را و بعضی نوشته های دیگر را من نشنیده ام. بخش نظرات در رادیو زمانه را دنبال می کنم تا نظر دیگر هموطنان ساکن آلمان را بدانم.
کارناوال و ایرانیان

No comments: